رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری