رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
 
    پیراهن سپید ستاره سیاه بود
تابوت شب روان و بر آن نعش ماه بود
 
    پشت غزل شکست و قلم شد عصای او
هر جا که رفت، رفت قلم پا به پای او...
 
    امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
 
    بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين