رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
تو کیستی که ز دستت بهار میریزد
بهار در قدمت برگ و بار میریزد
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری