رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
ما بهر ولای تو خریدیم بلا را
یک لحظه کشیدیم به آتش یمِ «لا» را
کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست
علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری