غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری