قد برافرازید! یک عالم شقاوت پیش روست
پرده بردارید! صد آیینه حیرت پیش روست
 
    آن عاشقِ بزرگ چو پا در رکاب کرد
جز حق هرآنچه ماند به خاطر جواب کرد
 
    ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
 
    ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
 
    جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
 
    کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
 
    زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
 
    به میدان میبرم از شوق سربازی، سر خود را
تو هم آماده کن ای عشق! کمکم خنجر خود را
 
    ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
 
    از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
 
    مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند