پر طاووس فتادهست به دست مگسان
کو سلیمان که نگین گیرد از این هیچکسان؟
آتش چقدر رنگ پریدهست در تنور
امشب مگر سپیده دمیدهست در تنور؟
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
امشب ز فرط زمزمه غوغاست در تنور
حال و هوای نافله پیداست در تنور
با شمایم ای شمایان بشکهٔ دشداشهپوش
با وقاحت روی فرش نفت و خون میایستید
هیچ کس تا ابد نمیفهمد
شب آن زن چگونه سر شده بود