وقتی که زمین هنوز از خون دریاست
در غزه، یمن، هرات... آتش برپاست
کمک کنید به نوباوگان جنگزده
به آهوان هراسیدۀ پلنگزده
همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
به این آتش برس، هیزم مهیا کن، مهیاتر
گلستانیم ما، در آتش نمرود، زیباتر
بالا گرفت شعلۀ طغیان و
آتش گرفت باغچهای، باغی
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما