حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
با شمایم ای شمایان بشکهٔ دشداشهپوش
با وقاحت روی فرش نفت و خون میایستید
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران