به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟!
مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت
برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت
هميشه بازی دنيا همين نمیماند
بساط غصب در آن سرزمين نمیماند
تو سرزمین مقدس تو باصفا بودی
تو جلوهگاه مقامات انبیا بودی
چقدر ها کند این دستهای لرزان را؟
چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را...
مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است
چرا سکوت کنم سینهام پر از سخن است
سلام بر تو کتاب ای که آفتاب تویی
گرانترین و گرامیترین کتاب تویی
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف