آشفته كن ای غم، دل طوفانی ما را
انكار كن ای كفر، مسلمانی ما را
در پیچ و خم عشق، همیشه سفری هست
خون دل و ردّ قدم رهگذری هست
غسل در خون زده احرام تماشا بستند
قامت دل به نمازی خوش و زیبا بستند
آه ای بغض فروخورده كمی فریاد باش
حبس را بشكن، رها شو، پر بكش، آزاد باش
غمگین مباش ای همنفس که همدمی نیست
عشق علی در سینهات جرم کمی نیست