مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است
چرا سکوت کنم سینهام پر از سخن است
در نالۀ ما شور عراقی ماندهست
در خاطره یک باغ اقاقی ماندهست
با گوشۀ شالت پر پروانهها را جمع کردی
گرد و غبار کاشی صحن و سرا را جمع کردی
جاری استغاثهها ای اشک!
وقت بر گونهها رها شدن است