با دردهای تازهای سر در گریبانم
اما پر از عطر امید و بوی بارانم
در باغ دعا اگر بهار است از اوست
هر شاخه اگر شکوفهبار است از اوست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
دوباره پر شده از عطر گیسویت شبستانم
دوباره عطر گیسویت؛ چقدر امشب پریشانم