با اینکه دم از خطبه و تفسیر زدی
در لشکر ابن سعد شمشیر زدی
در نالۀ ما شور عراقی ماندهست
در خاطره یک باغ اقاقی ماندهست
با گوشۀ شالت پر پروانهها را جمع کردی
گرد و غبار کاشی صحن و سرا را جمع کردی
گمان بردی نوای نای و بانگ تار و چنگ است این
تو در خواب و خیال بزمی و... شیپور جنگ است این