پشت مرزهای آسمان خبر رسید
جبرئیل محضر پیامبر رسید
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد
در کولهبار غربتم یک دل
از روزهای واپسین ماندهست
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران