او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
ای آرزوی روشن دریاها
دیروز خوب، خوبیِ فرداها
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
بالا گرفت شعلۀ طغیان و
آتش گرفت باغچهای، باغی
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را
چه شب است یا رب امشب كه شكسته قلب یاران
چه شبى كه فیض و رحمت، رسد از خدا چو باران