مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن | شعر هیأت

خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند

محمدعلی مجاهدی

گلنفسی‌ها

غزل

چه سفره‌ای، چه كرم‌خانه‌ای، چه مهمانی
چه میزبانی و چه روزیِ فراوانی

مسعود یوسف‌پور

سورۀ بهشت

ترکیب‌بند

یگانه‌ای و نداری شبیه و مانندی
که بی‌بدیل‌ترین جلوۀ خداوندی

هادی ملک‌پور

فصل کرامت

غزل

شمیم اهل نظر را به هر کسی ندهند
صفای وقت سحر را به هر کسی ندهند

سیدمحمد میرهاشمی

فصل بندگی

غزل

چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد

علیرضا دهقانیان

علی در آینه جمال و جلال

غزل

اگر وطن به مقام رضا توانی کرد
غبار حادثه را توتیا توانی کرد

صائب تبریزی

کلیات صائب تبریزی

غزل

میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید

رضا خورشیدی‌فرد

شهادت‌نامه

مثنوی

دوباره عطر گل یاس در حرم پیچید
و قلب‌ها شده روشن در آستانۀ عید

مریم سقلاطونی

زیر ساعت حرم

غزل

گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود
قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود

علی انسانی

گلاب و گل

غزل

علی که بی گل رویش، جهان قوام نداشت
بدون پرتو او، روشنی دوام نداشت

محمدجواد غفورزاده

از کعبه تا محراب

قصیده

مرا به خانۀ زهرای مهربان ببرید
به خاكبوسی آن قبر بی‌نشان ببرید

افشین علا

آینه گردانی

غزل

علی كه آینۀ روشن خدای تو بود
همیشه آینه‌اش روی حق‌نمای تو بود

علی انسانی

دل سنگ آب شد

غزل