شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

یادداشت

امام عسکری
در آستان اهل‌بیت
امام به من فرمود: «به خداوند قسم دروغ ياد می‌کنی؛ چرا که دويست دينار در مكانی دفن کرده‌ای، اما اين سخن من برای اين نيست که چيزی به تو عطا نكنم. ای غلام آنچه داری به او بده!» غلام آن حضرت صد دينار به من داد. سپس آن حضرت رو به من کرده فرمودند: «در وقتی که به شدت به آن دويست دينار…
امام عسکری
در آستان اهل‌بیت
خلیفه گفت: امت محمّد را از این مصیبتی که بر او وارد شده است دریاب، امام عسکری(علیه‌السلام) فرمود: «بگذار تا آن‌ها فردا سوّمین بار خارج شوند» خلیفه گفت: مردم به اندازۀ کافی از آب استفاده کرده‌اند، پس دیگر فایدۀ خارج شدن آنان چیست؟ آن حضرت فرمودند: «تا شک را از مردم زائل کنم و…
امام عسکری
در آستان اهل‌بیت
راهب گفت: من مسيح را يافتم و به دست او مسلمان شدم. بختيشوع گفت: آيا تو مسيح را يافته‌ای؟! راهب پاسخ داد: يا کسی نظير او را. چرا که اين دستور فصد و خون‌گيری را در دنيا کسی جز مسيح انجام نداده است، و اين شخص از نظر آيات و علايم همچون مسيح می‌باشد.
امام عسکری
در آستان اهل‌بیت
مولای ما امام حسن عسکری علیه‌السلام در پاسخ فرمودند: «الحمد لله الذی جعل النصاری أعرف بحقنا من المسلمین؛ ستایش خداوندی را که نصاری و مسیحیان را در شناختن حقِّ ما از مسلمانان داناتر و عارف‌تر قرار داده است».
امام هادی (علیه‌السلام)
در آستان اهل‌بیت
گذشته از بعضی فرماندهان و امیران، گروهی از کاتبان، حاجبان، جاسوسان و حتی زندانبان‌ها به ولایت آن حضرت معتقد گشته و محبّت خاصی نسبت به امام هادی(علیه‌السلام) داشتند. در قصّۀ بیمار شدن متوکل و نذر کردن مادرش برای امام هادی(علیه‌السلام) دلالت آشکاری بر میزان نفوذ معنوی امام(علیه‌…
امام هادی (علیه‌السلام)
در آستان اهل‌بیت
در زمان متوکل زنی پیدا شد که ادّعا می‌کرد زینب دختر حضرت فاطمه(علیهاالسلام) دختر رسول خدا می‌باشد. متوکل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از زمان پیغمبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سالیان سال گذشته است. آن زن پاسخ داد: پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بر سر من دست کشیده و از خدا خواسته…
امام هادی
در آستان اهل‌بیت
تشنگی به ما و اسبان و شتران ما فشار می‌آورد، و چيزی نمانده بود که از تشنگی تلف شويم... در اين هنگام ابوالحسن به من گفت: «گويا که من چند ميل آن‌طرف‌تر جايی را می‌شناسم که در آن آب است» ما به آن حضرت عرضه داشتيم: پس اگر لطف کنی و به سمت آنجا حرکت کنی و ما را به آنجا ببری بسيار خوب…
امام هادی
در آستان اهل‌بیت
به خداوند تعالی سوگند که او بهترين فرد اهل زمين است و بافضيلت‌ترين کسی است که خداوند متعال خلقت نموده است. گاه می‌شود که او می‌خواهد به داخل اتاق خود برود و من به او می‌گويم نرو تا سوره‌ای را بخوانی... و او سريعاً شروع به قرائت آن سوره می‌کند، به گونه‌ای که من صحيح‌تر از اين…
امام جواد
در آستان اهل‌بیت
اما بعد... [بدان که] تنها چيزى که از منصبت براى [آخرت] تو مى‌ماند کار نيکى است که از تو برآيد، پس به برادرانت نيکى کن و بدان که خداى عزوجل [در روز واپسين و به هنگام بازخواست] از اندک کارهاى تو هر چند به اندازه ذره‌اى يا دانۀ خردلى باشد سؤال خواهد کرد.
امام جواد (علیه‌السلام)
در آستان اهل‌بیت
حسن بن على وشّاء مى‌‏گويد: در قريه‏‌اى نزديك مدينه به نام «صريا» با امام جواد (عليه‌السّلام) در اتاقى نشسته بوديم كه حضرت برخاست و به من فرمود: از جايت حركت نكن. با خود گفتم: مى‌‏خواستم پيراهنى از لباس‌هاى امام رضا (عليه‌السّلام) را از ایشان بگيرم ولى موفق نشدم.
امام رضا
در آستان اهل‌بیت
پروردگارا، تو حق [و حرمت] ما خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را بزرگ گردانیدی و از همین رو و آن‌سان که امر کرده‌ای دست به دامان ما برده، به ما متوسل شده‌اند و [بدین وسیله] به فضل و احسان و رحمت و نعمت تو امید بسته‌اند. پس [خداوندا]، بارانی همه‌گیر، سودبخش، بدون سستی و کاستی و…
امام رضا
در آستان اهل‌بیت
امام رضا(علیه‌السلام) در پاسخ کسانی که سبب تن دادن او به این کار را می‌پرسیدند یا آنان که به حضرتش اعتراض می‌کردند، فرمود: خداوند از ناخرسندی من [از پذیرش] آن آگاه است. زمانی که بر سر دو راهی پذيرش ولایت‌عهدی و کشته شدن قرار داده شدم، پذیرفتن ولایت‌عهدی را بر کشته شدن برگزيدم.
امام رضا
در آستان اهل‌بیت
شعر، بهترین ابزار رسانه آن روزگار بود که به سرعت زبان به زبان می‌گشت و همه جا منتشر می‌شد و در خاطره‌ها نقش می‌بست. از این رو امام رضا(علیه‌السلام) در راه نشر فضایل اهل‌بیت و معرفی نقش آنان در میان امت، بیان مظلومیت آنان و ستمی که در طول تاریخ برا آنان رفته بود، شاعران را به…
امام رضا
در آستان اهل‌بیت
امام در پاسخ فرمود: از آن رو خود را از دید او دور نگاه داشتم تا ذلت درخواست را در چهرهٔ او نبینم. آیا این حدیث پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نشنیده‌ای که فرمود: «نیکی و احسان پنهانی معادل هفتاد حج است و آن‌که گناه و بدی را فاش کند تنها و رانده شده باشد.»
امام کاظم
در آستان اهل‌بیت
هارون به خادم خود دستور داد تا کنیزک را دور از ديدگان مردم و نزد خود نگاه دارد و ماجرا را از مردم پنهان کند. خادم کنیزک را با خود برده، نزد خويش نگاه داشت. کنیزک نيز به عبادت و نماز می‌پرداخت و هر گاه از [زيادی] عبادتش از او سؤال می‌کردند، می‌گفت: «عبد صالح را اين‌گونه یافتم».
امام کاظم
در آستان اهل‌بیت
مورخان در بیان توبۀ او آوره‌اند: روزی امام کاظم(علیه‌السلام) از محل زندگی بشر در بغداد مى‌گذشت که از خانه او صداى تار و تنبور و نى و آواز خوانندگان زن به گوش حضرت رسيد. در همين حال کنيزکى در خانه را گشود... امام فرمود: ای کنیزک، صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟
امام کاظم
در آستان اهل‌بیت
امام کاظم(عليه السلام) نسبت به مسلمانان احسان و نيكى فراوانى مى‌کرد و هر کس با هر حاجت و خواسته‌اى آهنگ امام مى‌کرد با آرامش فكر و دلى تهى از داغ و اندوه نياز، بازمى‌گشت. حضرت، شاد کردن و برآوردن نياز مردم را از بالاترين و والاترين کارهاى نيک مى‌دانست و از همين رو در برآوردن…
امام کاظم
در آستان اهل‌بیت
دوستانِ مرد گرد او جمع شده و اين دگرگونى او را بر او خرده گرفتند. او با آنان به جدال و مخاصمه پرداخته، مناقب و نيکى‌هاى آن حضرت را برشمرده، براى حضرتش دعا مى‌کرد. امام رو به ياران خود کرد و فرمود: کدام [راه و برخورد] بهتر بود؟ آن کاری که شما درصدد آن بودید یا این روش که این…
امام صادق
در آستان اهل‌بیت
صدقه دادن پنهانی از برترین کارهاست که خداوند آن را بسیار دوست می‌دارد؛‌ چرا که از اعمال خالصی است که هیچ غرض و هدف دنیوی در آن نبوده و این راه و روش همۀ ائمه اطهار(علیهم‌السلام) بوده است و هر کدام از آن بزرگواران، سرپرستی گروهی از فقرا و نیازمندان را به صورت ناشناس برعهده داشته‌…
امام صادق
در آستان اهل‌بیت
...امام از قبول آن پول خوددارى کرده و فرمودند: «چیزى که از دست من خارج شده است، دیگر به دست من باز نمی‌گردد» مرد مات و مبهوت شد و پرسید: این شخص کیست؟ به او گفتند: او جعفر صادق است. مرد همین‌طور که می‎‌رفت با نهایت تحسین می‌گفت: بلی، چنین افعالی از چنین کسانی سر می‌زند.