شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

قاسم بن الحسن

کیه داره میاد به میدون
کی اینجوری می‌شه رجزخون
مگه حسن به میدون زده
مگه حسن بازم اومده
که دشمنا شدن هراسون

کیه میاد آخه یک تنه، به قلب این لشکر می‌زنه
چه هیبتی عجب قامتی، حسن که نه ابن الحسنه

کربلا پر شد از صدای حسن
از طنین حماسه‌های حسن
می‌گه می‌خوام بشم فدای حسین
می‌گه من اومدم به جای حسن

«قاسم بن الحسن، یابن المرتضی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
داره میاد به جنگ لشکر
همه می‌گن الله اکبر
«عمو حسین» همه دنیاشه
«عمو حسین» روی لبهاشه
داره می‌جنگه مثل حیدر

رشادتش ضرب المثله، یه نوجوون که مثل یله
می‌پرسن از شهادت ازش، می‌گه که احلی من عسله

کوه وقار و عزم و غیرت شده
مثه یه دریا بی‌نهایت شده
آرزوشه بشه فدای عمو
همۀ آرزوش شهادت شده

«قاسم بن الحسن، یابن المجتبی»