خدا نوشت به اسم شما سپیدهدمان را
و آفرید به نام شما زمین و زمان را
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی
تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی
عرق نبود که از چهرهات به زین میریخت
شرارههای دلت بود اینچنین میریخت
ناگهان پر میکشی دریا به دریا میروی
آه ای ابر کرامت تا کجاها میروی