گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
شنیده بود که اینبار باز دعوت نیست
کشید از ته دل آه و گفت: قسمت نیست
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است