و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم