روز تشییع پیکر پاکش
همه جا غرق در تلاطم بود
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
آهسته میآید صدا: انگشترم آنجاست!
این هم کمی از چفیهام... بال و پرم آنجاست
یک کوه رشید دادهام ای مردم!
یک باغ امید دادهام ای مردم!
خوش باد دوباره یادی از جنگ شدهست
دریاچۀ خاطرات خونرنگ شدهست
دلم میخواست عطر یاس باشم
کنار قاسم و عباس باشم
گردباد است که سنجیده جلو میآید
به پراکندن جمع من و تو میآید