وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد