نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی