ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
نفسی به خون جگر زدم، که لبی به مرثیه وا کنم
به ضریحِ گمشده سر نهم، شبِ خویش وقف دعا کنم
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟