همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر