قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت