فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست