شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها