پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
پیش چشمم تو را سر بریدند
دستهایم ولی بیرمق بود
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی
صبوری به پای تو سر میگذارد
غمت داغها بر جگر میگذارد
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود