بیتو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا
افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا
عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
خاموش ولی غرق ترنّم بودی
در خلسۀ عاشقانهات گُم بودی
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد