دی بود و درد بود و زمستان ادامه داشت
آن سوی پنجره تب طوفان ادامه داشت
 
    همسایه! غم دوباره شده میهمانتان؟
پوشیدهاند رخت عزا دخترانتان
 
    افقهای باز و کرانهای تازه
زمینهای نو، آسمانهای تازه
 
    عشق بیپرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
 
    الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
 
    به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
 
    این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود