هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم