آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
همچون نسیم صبح و سحرگاه میرود
هرکس میان صحن حرم راه میرود