عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
زیر بار کینه پرپر شد ولی نفرین نکرد
در قفس ماند و کبوتر شد ولی نفرین نکرد
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم
مست از غم توام غم تو فرق میکند
محو توام که عالم تو فرق میکند