ذلیل شد امیریاش، صغیر شد کبیریاش
شکسته شد توهّمِ شکستناپذیریاش
چه سالها در انتظار ذوالفقار حیدری
تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری
به ابتدا رسیدهای، به انتها رسیدهای
به درک اولین و آخرین صدا رسیدهای
خیمهها محاصرهست تیغهاست بر گلو
دشنههاست پشتِ سر، نیزههاست پیشِ رو
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای