یک گل، نصیبم از دو لب غنچهفام کن
یا پاسخ سلام بگو، یا سلام کن!
ياری ز که جويد؟ دلِ من، يار ندارد
يک مَحرم و يک رازنگهدار ندارد!
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشۀ می در بغل شکست
شیطان به بیت حیّ تعالی چه میکند؟
آتش به گرد خانۀ مولا چه میکند؟
بوی خوش میآید اینجا؛ عود و عنبر سوخته؟
یا که بیتالله را کاشانه و در سوخته؟
ساز غم گر ترانهای میداشت
آتش دل، زبانهای میداشت
سالها پیش در این شهر، درختی بودم
یادگار کهن از دورۀ سختی بودم