شعر هیات
خانه

پایگاه اشعار مناسب اجرا در هیأت

منوی شعرهیات

  • خانه
  • اشعار
  • نوحه و سرود
  • پدیدآور
  • کتابخانه
  • یادداشت
    • در‌ آستان اهل‌بیت
    • پیرامون شعر‌آیینی
    • معرفی
  • رویداد
    • کنگره
    • محصولات
    • محفل ادبی
    • کارگاه تخصصی
  • رسانه‌
    • سبک‌ها
    • برنامه ادبی
    • شعر خوانی
    • ردیف خوانی
    • مداحی
    • نغمه‌پردازی
  • جستجو
  • ورود

شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

  1. خانه
  2. کتابخانه
  3. آن‌ها
آن‌ها

آن‌ها

نوع کتاب

دفتر شعر

پدیدآورنده

فاضل نظری

ناشر

انتشارات سوره مهر

سال نشر

۱۳۸۸

توضیحات

سومین مجموعه غزل فاضل نظری

 

آن‌ها

فاضل نظری

نشسته سایه‌ای از آفتاب بر رویش
به روی شانهٔ طوفان رهاست گیسویش

فاضل نظری

عاشورا

غزل

شعر امروز

همه هست آرزویم...

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را ننموده‌ای و بینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفت‌وگویی...

شود این‌که از ترحم دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر  ز تو تر کنم گلویی

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا
تو قدم به چشم من نِه بنشین کنار جویی...

فصیح‌الزمان شیرازی
آخرین اشعار
سیدمحمدجواد شرافت

هیچ مردی در جهان مانند پیغمبر که نیست
هیچ بختی بهتر از پیوند پیغمبر که نیست

سیدمحمدجواد شرافت

محمدمهدی سیار

چه سخت است داغ علمدار دیدن
غم یار، در اوج پیکار دیدن

محمدمهدی سیار

مهدی جهاندار

با چفیه و جلیقه و قرآن شهید شد
یعنی که در میانهٔ میدان شهید شد

مهدی جهاندار

میلاد عرفان‌پور

چه دارد می‌شود؟ ای داد از این پاییز! نصرالله!
خودت تکذیب کن اخبار را! برخیز! نصرالله!

میلاد عرفان‌پور

رضا خورشیدی‌فرد

خبر داری که با این دل، دل عاشق چه‌ها کردی؟
میان بُهتِ اندوه فراوانت رها کردی

رضا خورشیدی‌فرد

میلاد عرفان‌پور

سبکبال بر موجی از مه، به قاف تماشا رسیدند
به صبحِ تشرف به خورشید، به دیدار فردا رسیدند

میلاد عرفان‌پور

اشعار برگزیده
رضا خورشیدی‌فرد

در میان جامعه از آه خود با ماه گفتم
أیها الهادی النقی؛ یابن رسول الله گفتم

رضا خورشیدی‌فرد

حسن بیاتانی

آن روز هرچند آخرین روز جهان باشد
باید شروع فصل خوب داستان باشد

حسن بیاتانی

نظامی گنجوی

ای نام تو بهترین سرآغاز
بی‌نام تو نامه کی کنم باز؟

نظامی گنجوی

حسن بیاتانی

این روزها پر از تبِ مولا کجایی‌ام
اما هنوز کوفه‌ای از بی‌وفایی‌ام

حسن بیاتانی

سیدمحمدجواد شرافت

ای که بر روشنای چهرهٔ خود نور پیغمبر سحر داری
نوری از آفتاب روشن‌تر رویی از ماه خوب‌تر داری

سیدمحمدجواد شرافت

سیدحبیب نظاری

مرا بنویس باران، تا ببارم
یکی از داغداران... تا ببارم

سیدحبیب نظاری

هنرهیات
جامع محتوایی
جامعه ایمانی مشعر
هیات تی‌وی

جامعه ایمانی مشعر

  • ارتباط با‌ما
  • کنگره شعر
  • معرفی پایگاه جامع شعر هیأت
  • شعر هیات در پیام رسان ایتا
  • شعر هیات در پیام رسان سروش
  • شعر هیات در اینستاگرام

© ۱۴۰۰ دفتر شعر جامعه ایمانی مشعر

پارسیکام