شعر هیأت شعر عاشورایی نثر ادبی اشعار مذهبی

زخم‌های مقدس

صدایی به رنگ صدای تو نیست
به جز عشق، نامی برای تو نیست

شب و روز تصویر موعود من
در آیینه جز چشم‌های تو نیست

تن جاده از رفتنت جان گرفت
رگِ راه جز ردّ پای تو نیست

مزار تو بی‌مرز و بی‌انتهاست
تو پاکی و این خاک جای تو نیست

به تشییع زخم تو آمد بهار
که جز سبز، رخت عزای تو نیست

کسی کز پی اهل مرهم رود
دگر شیعۀ زخم‌های تو نیست

به آن زخم‌های مقدس قسم
که جز زخم، مرهم برای تو نیست