روز تشییع پیکر پاکش
همه جا غرق در تلاطم بود
نمکپروردهات ای شهر من خیل شهیداناند
شهیدانی که هر یک سفرهدار لطف و احساناند
همنوا بود با چکاچک من
غرّش آسمان و هوهوی باد
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
بایست آنچنان که تا به حال ایستادهای
که در کمال شوکت و جلال ایستادهای
گردباد است که سنجیده جلو میآید
به پراکندن جمع من و تو میآید