ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
بهسوی علقمه رفتم که تشنهکام بیایم
وَ سر گذاشته بر دامن امام بیایم
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند